1_ پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم میفرمایند جنگ با علی علیه اسلام جنگ با من است.. انا حرب لمن حاربکم و سلم لمن سالمکم مسند احمد جلد 2 صفحه 442 .صحیح ابن هبان جلد15 صفحه 433.. حاکم نیشابوری میگوید حدیث حسن است مستدرک جلد ۲ صفحه ۳. نظر شما به جنگ افروزان جنگ جمل و صفین چیست؟ آیا این جنگ همان جنگ با رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم میدانید پس تکلیف طلحه و زبیر و عایشه و معاویه چیست؟ اگر میگویید اینها اجتهاد کرده اند و در اجتهاد خود خطا کرده اند اجتهاد باید در مرتبه اول متکی به کتاب و سنت باشد اینها از کدام آیه و حدیث نبوی این اجتهاد را کرده اند؟ یا میگویید اینها سخن پیامبر(ص) را که گفته انا حرب لمن حاربکم و سلمن لمن سالمکم را انکار کرده و خود فتوا صادر کرده اند پس شما قائل به نفس اسلام یا منکر خاتمیت پیامبر(ص) هستید؟ چند سال پیش این متن را از آیت الله حسینی قزوینی شنیدم که این سؤال را از علمای اهل سنت و علمای وهابی پرسیده بودند، ولی من گفتم شاید به گفته بعضی از وهابیون که می گویند شبکه ولایت به اهل سنت اجازه بیان نظراتشان را نمیدهد پس اینها جوابی به آیت الله قزوینی نمی دهند و خودم تصمیم گرفتم این سوال را از چند اهل سنت و بعضی از علمای اهل سنتی که میشناختم بپرسم، از چند نفر از دوستان اهل سنت پرسیدم و آنها جوابی نداشتند که بگویند و من این را به پای ندانستشان گذاشتم ولی وقتی از علمای اهل سنت پرسیدم دیگر برایم قطع یقین شد که اهل سنت از مولوی عبدالحمید گرفته تا مولوی مرادزهی و علمای وهابی نظیر ملازاده وهابی و وهابیان احمق، دزد ولاشخوران شبکه کلمه(البته من این را از زبان وهابی ملازاده ملعون گفتم) نمی توانند جواب دهند! درست است که حرفهایی میزنند ولی خودشان هم میدانند اینها تمام توجیح و مغلطه و سفسطه هست. مثلا میگویند چون در میان سپاه حضرت علی علیه السلام منافقانی بودند! و ام المومنین عائشه( این ام المومنین فقط از باب این که با زنان پیامبر (ص) نمی شود ازدواج کرد نازل شده است وهمه علمای اهل سنت این را قبول دارند، پس ام المومنین را به خاطر اکرام ایشان نگفتم) به خاطر آن منافقان به جنگ نفس پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم رفت. یعنی اینجا به صراحت و بی شرمی تمام میگویند که عائشه بیشتر از امیرالمومنین حضرت علی(ع) میدانسته! اینها نمیدانند یا خود را به نادانی زده اند که حضرت علی (ع) به قول رسول خدا(ص) باب علم هستند و اینکه مگر حضرت را به عنوان خلیفه انتخاب نکردند؟ یا اشتباه کردند انتخابش کردند یا اشتباه کردند به جنگش رفتند واگر میگویید انتخابش نکردند پس روایت رسول خدا (ص) که میفرمایند: هر کس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است. اگر عائشه انتخاب نکرده اگر میمرد به مرگ جاهلی مرده بود؟؟ اگر در همان حالی که به جنگ حضرت امیر علیه السلام رفته دنیا را ترک میکرد، چه جوابی به خداوند باری تعالی میداد؟ اگر میگفت که امامم حضرت علی (ع) هست، خداوند میفرمود پس چرا به جنگ امامت رفته ای؟ و اگر بگوید حضرت علی (ع) امامش نیست پس به مرگ جاهلی مرده است.. وای که نمیدانم از مردمی که در دلهایشان بیماری است چه بگویم.. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاتة....

بسم الله-۱۷۱عزیزان اهل سنت همیشه به شیعیان چنین اشکال میگیرند که شما چرا به قسمتی از کتب ما رجوع میکنید و بقیه کتب را قبول نمیکنید و اگر شما متنی را قبول میکنید باید قسمت های دیگر را نیز قبول کنید و اما جواب من به این عزیزان: من سوالی از شما میپرسم آیا قاضی که در مقام قضاوت نشسته و متهمی که در برابر قاضی است به همه حرفهای متهم گوش میکند یا اینکه تناقضات بین کلام متهم را گوش کرده و نظر میدهد؟ اگر قاضی طبق گفته شما تمام حرف های متهم را قبول کند دیگر چگونه حکم کند که معلوم نیست دروغ میگوید یا راست، و بدون شک تناقضات متهم را پیدا میکند و حکم کلی را میدهد و این منطقی است مثلا متهم در توضیحات کار خودش در بین حرفهایش اشاره به این که در محل دزدی حضور داشته ولی منکر این است که دزدی کرده باشد ولی قاضی مدارکی دارد که میبیند مثلا ویدیوای که نشان میدهد متهم از انجا دزدی کرده و حکم صادر میکند و متهم را به جرم دزدی به زندان می اندازد حال اگر قاضی به تمام حرفهای متهم گوش کند این منطقی است؟ در این صورت همه دزد ها میگویند مادزدی نکرده ایم وحکمی بر آنها صادر نمی شود یا اینکه تناقضات در حرفهای متهم را دربیاورد و حکم کند از این مثال میخواستم به این نتیجه برسم اگر شیعیان از کتب اهل سنت مطالبی که بر حقانیت امیرالمومنین علیه السلام است یامطالبی را بر حقانیت شیعه اثبات می کند را بیان میکنند و سخن های بیهوده ای که در ضد امیرالمومنین بیان شده را بیان نمیکنند همین دلیل است چون در بین حرفهای شما تناقضاتی هست که ما به لطف خداوند برای اثبات مذهب حقه تشیع بیرون اورده و برای شما بیان میکنیم.. والبته شما برای بحث و مناظره با یک فرد مسیحی چگونه دلیل می آورید؟ آیا از قرآن دلیل و استدلال می آورید یا اینکه از خود کتب مسیحیت و علمای بزرگ مسیح، مطالبی را بر رد دین و مذهب مسیحیت بیان میکنید؟ و آن اهل سنتی که می گوید اگر فلان مطلب را قبول دارید در کتب ما مطلب را ضد آن گفته ایم، پس آن را هم قبول نکنید! من برای پاسخ همان مثال دزد و قاضی را بیان میکنم و در ادامه می گویم این دیگر تقصیر خود شماست که کتب معتبر و صحیحتان پر از تناقض است، ولی در بیشتر جاها هم بدون تناقض است و آن هم اعلام کردن خلیفه بودن حضرت علی علیه السلام بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است، که به علی (ع) فرمودند: وأنت خلیفتی فی کل مؤمن من بعدی. تو پس از من، جانشین من در میان همه مومنان هستی. کتاب السنه إبن أبی عاصم صفحه پانصدو پنجاه ویک. آیا شما مؤمن هستید یا نه؟ آیا شما اهل سنت هستید یا نه؟ این هم حجت است و حجت برایتان تمام شده است و اگر فردا روزی رخت از این دنیا بستید به خداوند احد و واحد نگویید ما نمیدانستیم! آری الآن حجت را بر شما تمام کردم. والله بالله تالله حضرت علی علیه السلام جانشین بر حق رسول خدا(ص) بودند. به اسم جلاله خداوند قسم خوردم واگر من دروغ بگویم خداوند بر من بلا نازل کند و اگر آن کسی که خواند و قبول نکرد خداوند بر او بلا نازل کند.. والسلام علیکم..

انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا .. خدا چنین میخواهد هر رجس و آلایش را از شما خانواده نبوت ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند .. سوره مبارکه الأحزاب آیه 33 .. طبق روایت مسلم و غیره وقتی آیه تطهیر نازل شد، رسول اعظم صلی الله علیه وآله و سلم ، حضرات امیرالمومنین علیه السلام، فاطمه سلام الله علیها و حسن وحسین علیهما السلام را زیر کساء قرار داد و آیه مبارکه را قرائت فرمودند.. روایت صحیح مسلم: قالت عائشه: خرج النبی صلی الله علیه (وآله) وسلم غداة وعلیه مرط مرحل من من شعر أسود، الحسن بن علی فأدخله ثم جاء الحسین فدخل معه ثم جاءت فاطمه فأدخلها ثم جاء علی فأدخله ثم قال(إنما یریدالله لیذهب عنکم الرجس أهل البت و یطهرکم تطهیرا) .. صحیح مسلم، جلد هفت، صفحه صدوسی، حدیث شش هزارو چهارصد وچهارده .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. در روایات دیگر نیز خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم اعلام کردند که فقط اهل بیت من اینها میباشند.. و روی أیضا عن عن عمر بن أبی سلمة قال: لمانزلت هذه الآیه علی النبی صلی الله علیه (وآله) وسلم : إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا، فی بیت أم سلمة، فدعا فاطمة و حسنا و حسینا، فجللهم بکساء و علی خلف طهره، فجلله بکساء ثم قال: اللهم ، هؤلاء اهل بیتی ، فأذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهیرا. قالت أم سلمة: و أنا معهم یا رسول الله (ص) ؟ قال: أنت علی مکانک و أنت إلی خیر .. صحیح سنن الترمذی، جلد پنج، صفحه سیصد و بیست و هشت .. قال عنه الألبانی: صحیح .. الألبانی جلد سه، صفحه سیصد و شش، حدیث سه هزار و دویست و پنج .. حال اهل سنت میگویند آیه تطهیر بر زنان پیامبر (ص) هم اطلاق میشود! چون اهل بیت پیامبر (ص) هستند ولی سؤالی که از آنها میشود مگر صدقه بر أهل البیت پیامبر (ص) حرام نمیباشد؟ پس از صدقه خوردن ام المومنین عائشه چیست؟؟ در روایات معتبر اهل سنت نقل شده است که زنان پیامبر(ص) صدقه دریافت کرده اند، لذا خود به خود از مصداق اهل بیت که صدقه بر آنها حرام است، خارج می شوند. حدثنی زهیر بن حرب حدثنا إسماعیل بن إبراهیم عن خالد عن حفضة عن أم عطیه قالت: بعث إلی رسول الله صلی الله علیه (وآله) وسلم بشاة من الصدقة فبعث إلی عائشه منها بشئ فلما جاء رسول الله (ص) إلی عائشة قال: هل عنکم شئ؟ قالت: لا إلا أن نسیبة بعث إلینا من الشاة التی بعثتم بها إلیها قال: إنها قد بلغت محلها. أم عطیه گفت: کسی برای پیامبر(ص) گوسفندی را به عنوان صدقه فرستاد من نیز مقداری از آن را نزد عایشه بردم، زمانی که پیامبر(ص) نزد عایشه آمد فرمودند: آیا چیزی نزد توست؟ عایشه گفت: نه الا اینکه نسیبه مقداری از گوسفند را که شما فرستاده بودید را نزد من آورد. حضرت فرمودند: این به همان جایی که باید می رسید، رسید. صحیح مسلم، اسم المؤلف، مسلم بن الحجاج أبوالحسن القشیری النیسابوری الوفاة دویست و شصت و یک .. جلد دوم، صفحه هفصد و پنجاه و شش .. .. .. .. این روایت به صراحت تمام دلالت بر این دارد که زنان پیامبر صدقه گرفته اند پس هر توجیحی بیاورند مخالفت و مقابله با نص صریح صحیح مسلم است و بعضی از علما هم گفته اند زنان پیامبر(ص) صدقه میگرفتند. ابن بطال می گوید: به اتفاق فقها زنان پیامبر(ص) داخل در این مورد نیستند. عمدة القاری شرح صحیح البخاری، جلد نهم، صفحه هشتاد و هفت.. آری این سند صدیقه بودن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیهاست پس از این چند مطلب در می آید و یکی از آن مربوط به فدک هست که حضرت زهرا (س) فرمودند فدک برای من است ولی جناب ابوبکر مخالفت نص صریح قرآن عمل کرد و به حضرت زهرا(س) تهمت دروغ زدند و گفتند انبیا از خود ارث به جای نمیگذارند! کسی که خداوند به پاک بودنش شهادت داده نعوذبالله نمیداند ولی جناب ابوبکر عقل کل بوده و میداند! حال توجیح شما اهل سنت چیست؟؟ لعنت خداوند بر کسانی که اینها را بخوانند و بدانند ولی باز در گمراهی بمانند.. یاعلی مدد..

سخنی با اهل سنت، شما که میگویید پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله برای خودشان جانشین انتخاب نکردند آیا این به نظر شما منطقی است؟ آیا پیامبر امت خود را بدون جانشین میگذارد؟ شما میگویید باید مشورت میکردند، اولا کجای قران امده در مورد خلافت باید مشورت کرد دوما کاش حرف شمارا خلفای راشدین شما عمل میکردند چرا ابوبکر جانشین انتخاب کرد؟ یعنی ابوبکر خلاف نص صریح قران به قول شما انجام داده است به نظرتون کسی که خلاف نص صریح قران کاری میکند لایق خلیفه رسول الله هست؟ لطفا برید بخوانید که ابوبکر خلیفه بعد از خودش را خود انتخاب کرد یا مشورت کردند؟ بعضی ها به دروغ می ایند و میگویند ابوبکر امد و خلیفه بعدی را معرفی کرد، احسنت به گوینده این حرف چون ابوبکر به فکر جامعه اسلامی بود حداقل امد و خلیفه بعدی را معرفی کرد ولی پیامبر اعظم، خاتم النبیین، اشرف انبیاء حتی کار ابوبکر را هم انجام نداد پس نتیجه میگیریم ابوبکر بالاتر از پیامبر خداست و عجب از کار خداوندم که چرا ابوبکر را پیامبر نکرد!!!!! آری این حرف توهین به ساحت مقدس رسول الله صلی الله علیه واله هست چطور جرئت میکنید به اشرف انبیاء توهین کنید؟ شیعیان بر این عقیده اند که پیامبر هرگز کار بیهوده انجام نمیدهند و امتی را که با تمام تمام وجود به اسلام دعوت کرده را بدون جانشین نمیگذارند والسلام علیکم..